Here in this Part of RDFFD will be the establishment of a few different parts so that first of all each country around the Great Pahlav has a place here. there are other parts services as the founder Named it the Pahlavian Perdeesc.

THE SONGOD-MEHR-MITRA 7 VERTICAL RANKS IRANIAN-PAHLAVIAN - هفتخووان مهر-میترایی آیین مهر-میترا ایرانیان

درجات هفتگانه مهر پرستی

 

یکی از آیین های قدیمی ایران مهر پرستی یا آیین مهر بوده که پیروان آن دین میترا ( در پارسی میانه مهر ) را می‌پرستیدند. این آیین در دوران پیش از زرتشت بنیان نهاده شده بود. نوع دگرگون شده از این آیین در اروپا، شمال آفریقا و بریتانیا اشاعه شده بود و خدای آن میتراس نام داشت در این آیین هفت درجه تشرف وجود دارد که مهرپرستان ملزم به انجام آنها و پیروزی مر حله به مرحله هستند.

۱ کلاغ

۲ نامزد یا پوشیده

۳ جنگی

۴ شیر

۵ پارسایی

۶ مهر پویا

۷ پدر یا پیر

پله های  هفتگانه مهر پرستی – آیین فرشته ی خورشید ( بر اساس فرشته شناسی ایرانیان در فرهنگ جان و خردی ما- در آیین پادشاهی و آیین اشویی برای رسیدن به  پله ی مهرپیران – پیرمهران پله ی هشتم و اشاره به  شماره ی ۸-8 که در اینجا خود شماره ی هشت در شیوه ی نوشتاری و گلگ(فر-دی : به جای طرح ساخته شده است از فرهنگنامه ی دیلمی- پهلوی بزرگمهران رایس دیلمان – بهاری دیلمی است) در این آیین ( واژه ی آیین از آینهاست به  چمم روشنایی بیکران و پاکی و پاکیزگی و روان و روانی که تنهاه برای وهومنه است) بایستی از زرو(0) و ناپختگی به  پختگی رسید و برای همین پرستش( دوسویه) نیاز هست. اینکه وهومنه برای رسیدن به  فرشته ی خورشیدی خود از گهان فرودین گیتی به  بالاترین پله که پیرمهران – مهرپیران(فر-دی) است برسد. در اینجا یک وهومنه میتواند اگر بتواند و یک پادشاه هم میتواند و یک کسی که بزرگمهر هست هم میتوانند اگر هر سه بتوانند و در تخمه ی آن وهومنه نهفتانیروی بسانه(کافی) باشد. در این آیین همچون یوگای هندی که ما با پژوهش در آیین خداوند شیوا( خدا+ وند = کسی خود را شناخته است و بر خود پادشاه هست و به  خدای نادیدنی پیوند دارد: فر- دی ) ۱۱۴ شیوه هست که خود وی این را پیموده و آموزش داده و پرورش داده هفت – ۷ شاگرد را – اما در آیین شیوا فرشته ی ماه و در آیین مهر فرشته ی خورشید در دلاب(فر-دی : مرکز) آن هست. برای همین در ایران بزرگ و آریایی که از پهلو  بزرگ و پارت بزرگ و نوبهار بلخ بزرگ که نخستین پایتخت آریاییان هست آیین خورشیدی با دانش و شناخت از فرشته شناسی خود آغاز میشود و نخستسن پادشاه راستین بهرام آریا ( گیومرتاه: فر-دی )پیشدادیان آریایی با دانایی و بینایی از آن پیوستگی که با او هست پادشاه گیتی میشود و نخستین وهومنه هم در حکمت اشراق سهروردی او هست به  روایت اشراقی وی و در شاهنامه هم  پیشتر از وی گفته شده است که داستان آن از نسک های پهلوانی ما هست که پنهان نگهداری میشده است و بزرگمهران کیوان پردیسی توسی آن را سروده است. در این آیین بر اساس فرشته ی خورشید باید پرستش کرد و در پیمان بود و جوانمرد بود و پهلوان و یکسره تا فرشته ی خورشید خود بیابی و در اینجا باید پرستش کرد و پرستید و پرستاری کرد و همه ی آنچه را که در دو سویه لازم و نیاز هست به جا آورد تا پله به  پله بالا رفت. از آنچه که در فتنه ی جهودی ۵۷ سلطنت= پادشاهی مفلوک موالیان ایرانی سقوط کرد و مرگ بر شاه که آرزوی دیرینه ی جهودان = دشمن آیین پادشاهی راستین ایرانیان راستین و آیین اشویی بر زبان جاهلان رفت – ما بر آن شدیم تا ریشه های دو آیین با هم خود را بشناسیم و اگر با آن راستی بود آنرا دوباره برکشیم که دیدیم تنهاه راستی در گیتی همین است و بس. پس بر آن شدیم که با یوگای هندی هم آشنا شویم و بدانیم که در زیر دو بال ایران و هند  با آیین شیوا و آیین وهر چه  بود و امروز ما که بیشتر از همه بیداد دیدیم چگونه میتوانیم خود به  داد رسیده و بیداد را گردن بشکنیم. آیین راستین پادشاهی آیین بر اساس فرشته ی خورشید از و بر اساس فرشته شناسی ایرانیان از دوران پیشدادیان که نخستین بوده اند – و آیین اشویی هم که آمد از بزرگمهران بهرام( نام فرشته شناسی وی بهرام است و گیتی زاد در ۶ فرودین و برای همین نام وی بهرام بر اساس فرشته شناسی ایرانیان اشت و اما زرتشت که همان زرین تشت است و تشت آفتاب منظور است و نه تشت های دیگر که تشت در فرهنگ ما برای سه منظور است ۱- تشت  آفتاب ۲- تشت برای همراهی با ساز که هنوز در پهلو بزرگ تشت زدن  داریم   برای شادی و هنگام سرور و نیایش ۲- تشت لبه دار که برای شستن هر چه هست از جامه و … ) بیشتر واژگان فرشته شناسی ما عوامخور شده است و زشت گردیده است همچون عریان که = لخت نیست اما بدان آنرا لخت کردند تا امروزه لخت بماند و ما از راه رسیدیم و عریان خود را باز یافت و پوشیده شد. 

 

یگانه( آیین و نه یکی از آیین های ایران کهن) آیین ایران  باستان مهر پرستی یا آیین مهر بوده است( از ۱۵ هزار سال پیش تا ۱۳ هزار سال پیش  و پیش از آیین اشویی که اشو بهرام اسپیتمان برای ما آشناسازی میکنند) آیین اشویی = آیین راستی = آیین بهی ( خود برگرفته از همان فرشته شناسی ایرانیان هست و در جنگ با آن نیست و ما میدانیم که اشو بهرام  با پادشاه ایران زمین جنگی آیینی نداشت و همین خود میرساند که دو آیین پادشاهی و آیین اشویی هر دو در یک راستا  هستند و راستای هر دو آیین راستی و داد هست) برای همین ما همواره این دو آیین را یکجا برای راستی و داد در گیتی نام میبریم یعنی تا در گیتی داد برقرار نشود برای راستی و راه راستی و اشویی ممکن نیست در گیتی بتوان پردیس پهلوانی پهلوی را آشکار کرد – داد آن نیست که خوبان و بدان – راستان و اهریمنان یکسان داشته باشند. نه منظور آن است که داد پادشاهی داد راستین هست برای راستان و کوبیدن اهریمنان = ناراستان و آنانی که بر ضد فرشته شناسی  گیتی را لانه ی دیووان میسازند( دریغ است ایران که ویران شود – سرای حسودان و دیووان شود: بهاری دیلمی) برای همین سروده شده است. و اما در این راه راستین ما با هر کس که نارفته راه میخواهد به  نوایی برسد سخنی نداریم و چیزی با او نخواهیم گفت. در این راه و در آغاز راه باید وهومنه بداند( ز پیمان بگردند و از راستی – فزونی شود کمی و کاستی) این را برای او گفته اند  که در پیمان نیست و باید به  پیمان آید و راه راستی پیشه کند و زندگی او برای آیین جوانمردی  باشد و پهلوانی کردن او برای رسیدن به  فرشته ی خورشیدش باشد. ياده(فر-دی) پدید آمدن آیین واره ها( آیین راستی یکی هست که چون در راه راستی بروی خواهی نخواهی در بخشی از راه به  شاهرود راستی برسی و همه ی روندگان ۱۲ گونه در استارشناسی و ۱۲ و حتا ۱۲۰ و حتا بیپایان شماره هم باشد هم در پایان  به  هم نزدیک و نزدیکتر شوند و به  بیکرانه ی فرشته ی خورسید رسند اگر پهلوان راه راستی باشند. پدید آمدن  آیین واره ها پس از اینکه آیین راستی پدید آمد به  دو دلیل بوده است ۱- اینکه داستانی دیگر از برزی دیگر داشت او ۲- اینکه میخواست تضاد افکند و شاخه شاخه کند راه راستی را. هدف اگر راستی باشد در همه ی ادیان به  یک شاهراه و یک شاهرود خواهند رسید اما اگر هدف من باشم و من هرگز به  راه راستی نرسم و تضاد در راه راستی افکنم. در هند هم گوتاما بوددا چون کاراکترش فیکسد بود میخواست همه را به  راه خود بکشد و از هند رانده شد. یعنی یوگی های هند پروانه ندادند که او همه را همچون خود بسازد و یک برز  را برکشد و دیگر بزرها را فرو کوبد. چنین چیزی را نمیشود پروانه داد. هر کس  داستانی دارد. داستانت بگو و خوش باشد. هر که شنید چون تو خوش بود از تو هست و هر کس شنید و ناخوش شد از تو نیست. اما در پله ای از پله ها یوگی ها در هر حال به  یگانگی رسند چون زیبایی هم در همین است که همه رنگها همچون همه ی گلها شکوفا و در گلستان یگانگی درآیند. در این جا باید خود را ندید و یگانه شد. باری در آغاز راه تو پای به  راه در نه و هیچ مپرس – خود را بگویدت که چون باید رفت. و اینکه چون در راه راستی پخته و پخته تر شدی دانی که تا رسیدن به  فرشته ی خود راه درازی هست و باید یکسره راه راستی در میانه ی دو چشم تو منظور نظر تو باشد و بس. جز این هر چه کنی خودبین باشی و به  فرشته ی خود نرسی. و اما پله ی نخست:

۱ کلاغ

۲ نامزد یا پوشیده

۳ جنگی

۴ شیر

۵ پارسایی( پارسی – ایرانی= آریا آریایی و پهلوان راه راستی بسوی فرشته ی خورشید برای رسید به فرشته ی خود در گاهانروان خورشیدی) خدا را در آغاز شاهنامه بخوان تا بدانی خدایی هست اما تو نتوانی آنرا دیدن و یافتن و همین رسیدن تو به  فرشته ی تو ترا بس باشد. بیش از این پرواز مکن که ترا بال آن نیست.

۶ مهر پویا

۷ پدر یا پیر = پیرمهران – مهرپیران( اینکه او ترا آموزش و پرورش دهد تا به  پله ی هشتم برسی – اینکه او آمده است و آموز و پرورش ندهد و آمدن او برای خود است و اگر اشاراتی کند همان اندازه است اشاکار او: فرهنگنامه ی دیلمی – پهلوی

اشاکار( فر- دی ) کار راستین که اشا = راستی + کار = اشاکار

این بود سخنی روشن  و درستترین از هفتخوان مهری- میترایی – خورشیدی ( برای رسیدن به  فرشته ی خود در گردینه ی خورشیدی که در آنجا جاودانگی امرتات – امرداد ( نامرگی و جاودانگی هست ) که ما نوشته های دیگران را نخست بررسی کردیم و بر آن شدیم که درستترین را بنویسم  برای شما تا سردرگمی و گمراهی پیش نیاید و این بود  به  کلک بزرگمهران رایس دیلمان – بهاری دیلمی و برای کودکان و نوجوانان و جوانان ایرانی = آریایی که بالاتر نوشتیم منظور از آریا راستبالا هست که پهلوان در راه راستی است و آریایی کسی که از او پهلوانی در راه جوانمردی سر زند و به  ‌آن شهره باشد. و اما در شهر خوبان و شهر شیدات(اشراق) ما این هفت خووان( بنا به  دلایلی این را با دو وو  نگاشتیم یعنی دو مرحله و پله دارد و پیش و پس منظور هست و تا فرقی داشته باشد با خان و خوان که هان از چینی است و خوان به معنی سفره است .

در شهر خوبان و شهر شیدات( که اشاره ی ما به  شید خورشید هست در فرشته شناسی  ) این هفتخووان  به  ۲۱ خووان بخش شده است نه اینکه راه را درازتر کرده باشیم بلکه راه چون گستره شود لازم است که از پهنه درازتر شود

در سامانه ی شهر خوبان و شهر شیدات همه ی آموزشها و پرورشها سازماندهی شده است تا ما بتوانیم به  دروازه ی شهر خوبان و شهر شیدات برسیم.

از سوی بنیانگذار پادشاهی راستین و رازآموز :  بزرگمهران رایس دیلمان – بهاری دیلمی

۱- کلاغ

۲- نامزد- پوشیده

۳- جنگی – پهلوان( جنگی جنگجو نیست بلکه پهلوان راستین هست با ويژگیهای جوانمردی )

۴- شیر

۵- پارسایی( پارسی-  ایرانی – آریایی )

۶- مهرپویا

۷- پیر( پیرمهران- مهرپیران)